کد مطلب:317257 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:340

پرچمدار، علمدار و علمدار حسین
منصب پرچمدار یكی از خطیرترین مناسب نظامی در طول تاریخ بوده است و همواره این منصب به قوی ترین و شجاع ترین افرادی كه در میان لشكرها حضور داشته اند داده می شده است، چرا كه این فرد می بایست از چنان قدرتی برخوردار باشد كه با یك دست پرچمی عظیم كه از چندین كیلومتر قابل مشاهده باشد را حمل كند و با دست دیگر مبارزه نموده و بالاخره توان حفاظت از پرچم را داشته باشد چرا كه در جنگ های قدیم برپایی پرچم علامت حفظ انسجام لشكر و برپایی و استقامت لشكریان بود، و به زمین افتادن پرچم علامت شكست بود.

نیروهای خودی با مشاهده ی پرچم در حال اهتزاز همواره قوی دل می جنگیدند و مقاومت و حمله می كردند و نیروهای دشمن تمامی دشمن خود را جهت فروافكندن پرچمدار و پرچم او، به كار می بردند و به محض افتادن پرچم لشكریان متفرق و منهزم می شدند.



[ صفحه 55]



در نبرد احد در صدر اسلام علی رغم پیروزی اولیه مسلمانان و متواری شدن كفار، هند جگرخوار مادر معاویه و همسر ابوسفیان خود را به رزمگاه رسانید و پرچم را بلند كرد. كفار فراری با دیدن پرچم در حال اهتزاز مجددا برگشتند و بر مسلمانانی كه به طمع جمع آوری غنائم، سلاح خود را بر زمین گذاشته بودند یورش بردند و نهایتا این حركت منجر به شكست مسلمانان در جنگ احد در سال سوم هجری گردید.

در جنگ جمل نیز علم یا پرچم را بر هودج شتری به نام عسكر نصب كرده بودند و عایشه در آن هودج و بر پشت شتر مستقر بود. هفت روز جنگ در اطراف شتر ادامه داشت و چنان تیر بر هودج اصابت كرده بود كه مانند خارپشت شده بود و دست های قطع شده فراوانی اطراف شتر ریخته شده بود و در واقع مظهر اقتدار یاران جمل همین شتر بود. [1] .

حضرت علی (ع) در خصوص پرچم و پرچمداری و شرایط پرچمدار می فرمایند:

«پرچم را بالا دارید و پیرامون آن را خالی مگذارید و به جز به دست دلاوران و مدافعان سرسخت خود،[به دیگری]نسپارید، زیرا آنان



[ صفحه 56]



كه در حوادث سخت ایستادگی می كنند، از پرچم های خود بهتر پاسداری می نمایند و آن را در دل لشكر نگاه می دارند و از هر سو، از پیش و از پس و از اطراف مراقب آن می باشند، نه از عقب آن می مانند كه آن را تسلیم دشمن كنند و نه از آن پیشی می گیرند كه تنها رهایش كنند.» [2] .

و اما با این مقدمه و توضیحات در خصوص پرچم و علم به این مطالب می رسیم كه ارزنده ترین پرچم ها، پرچم سرور آزادگان امام حسین (ع) بود كه در روز عاشورا به دست حضرت ابوالفضل العباس (ع) در اهتزاز بود و به همین دلیل آن حضرت (ع) ملقب به «حامل اللواء» یا پرچمدار گردید.

در نقل قول های تاریخی آمده است كه پرچم حضرت عباس (ع) پرچمدار كربلا، جزو اموال غارت شده ای بود كه به شام بردند. وقتی چشم یزید لعنت الله علیه به آن پرچم افتاد، عمیقا آن را نگاه كرد و در فكر فرورفت و سه بار از روی تعجب از جای برخاست و دوباره نشست. از او سؤال كردند كه ای امیر چه شده كه این گونه شگفت زده ای؟ یزید گفت: این پرچم در كربلا به دست چه كسی بوده است؟ گفتند به دست برادر حسین (ع) كه نامش عباس (ع) بود و پرچمداری سپاه حسین (ع) را از جانب وی برعهده داشت.

یزید گفت: تعجبم از شجاعت عجیب این پرچمدار است! پرسید چرا؟



[ صفحه 57]



گفت: خوب به این پرچم بنگرید می بینید كه تمام قسمت های آن - از پارچه گرفته تا چوب آن - بر اثر اصابت تیرها و سلاح های دیگر كه به آن رسیده آسیب دیده به جز دستگیره ی آن و این محل كه كاملا سالم مانده حاكی از آن است كه تیرها به دست پرچمدار اصابت می كرده ولی او پرچم را رها نكرده است و تا آخرین توان خود پرچم را نگهداشته است و تنها وقتی كه آخرین رمق خویش را از دست داده پرچم از دستش افتاده و یا با دست او با هم افتاده اند و لذا دستگیره پرچم این گونه سالم مانده است [3] .



چو بیرق از كف عباس نوجوان افتاد

آتش به خرمن سلطان انس و جان افتاد



به خون دیده ی انجم طپید رایت مهر

كه نعش صاحب رایت، به خون طپان افتاد



زپیش چشمم برادر برای آب حیات

جدا زخضر، چو اسكندر زمان افتاد




[1] ر. ك؛ اخبار الطوال. ابوحنيفه احمد بن داود دينوري، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، نشر ني، چاپ چهارم، تهران، 1371، صص 180 - 189 و تاريخ سياسي اسلام، حسن ابراهيم حسن، ترجمه ابوالقاسم پايبند، ج اول، انتشارات جاويدان، چاپ هفتم، بي جا، 1371، ص 311، و تاريخ اسلام، علي اكبر فياض، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هشتم، تهران، 1376، ص 168.

[2] نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبه 124، صص 235 - 236.

[3] چهره ي درخشان قمر بني هاشم ابوالفضل العباس (ع)، صص 189 - 190.